ه ( تحصیلات : دبیرستان ، 23 ساله )

سلام،
من بایه نفر اشنا شدم مدت طولانی بصورت گذری همو میدیدیم ویاتلفنی ارتباط داشتیم،بلوچ هستم ومحدودیت زیادی دارم و ارتباط ازاین که گفتم نزدیکتر نشد
مابه شدت خاطرخواه هم هستیم،اون پسر همه چی داره،اخلاقم داره ولی هرکار کرد خونوادم بی جهت مخالفت کردن واصلا بهش توجه نکردن،، بعد این اتفاقات اون دچار بیماری پانیک اتک شده،هفته ای دو سه بار بهش حمله دست میده،اطرافیانشم سرزنشش میکنن، وکلا از خونوادم ناامید شده وارتباطشو قطع کرده،کارمنم مدتهاست شده گریه ...
اصلا نمیتونم تحمل کنم وازفکرش خارج بشم،خیلی دلتنگشم
نمیدونم چکار باید بکنم
ایاینکه باهاش صحبت کنم وبفکرراه حل واسه بهم رسیدنمون کنیم توی درمانش موثره؟
اصلا حضور من تاثیر مثبت میتونه داشته باشه ؟
اگه لازم حتما فراموشش کنم بهم راهکار بدید
اگرم توصیه ای واسه درمانش دارید بهم بگید
خواهش میکنم کامل توضیح بدید
سپاسگزارم.


مشاور (خانم طیبه قاسمی)

با عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ،علت مخالفت والدین شما باید بررسی شود ، قبل از هرچیز ،صحبت نهایی و قاطع خود را همراه با شخص با نفوذ و معتبر در بین اقوام ، در مواجهه با توجیه والدینتان در مورد خواستگاران انجام دهید ،البته با دلایل منطقی و امتیازات ازدواج با ایشان . می توانید این دلایل را با فرد سومی که به بی طرفی او اطمینان دارید در میان بگذارید و مشورت کنید. این فرد می تواند دوست، استاد، بزرگ فامیل یا مشاور باشد.والدین گاهی به خاطر بی اعتمادی به شما با انتخابتان مخالفت می کنند چون فکر می کنند به قدر کافی بزرگ و عقل رس نشده اید. در این شرایط باید دلایل خود را از انتخاب فرد مورد نظر تشریح کنید و به آنها ثابت کنید که بزرگ و قابل اعتمادید.اگر لازم بود از بزرگترهای فامیل و دوستان مورد اعتماد والدین تان کمک بگیرید و آنها را واسطه قرار دهید. اگر هیچ کدام از راه ها نتیجه نداد، سعی کنید همراه والدینتان پیش مشاور یا روانشناس بروید و در شرایطی منصفانه درباره مشکل صحبت کنید. اگر بعد از این مراحل توانستید ،دلایل خود را به استحضار والدینتان برسانید و آنها نسبت به ادامه روند آشنایی شما متمایل شدند و رضایت خود را اعلام کردند ، میتوانید در این مرحله اعلام آمادگی خود و خانوادتان را به صورت غیر مستقیم به خواستگارتان اعلام کنید ،راضی کردن والدینتان اگر دلایل منطقی برای جواب منفی خود ندارند ؛ به عهده شماست و نباید خواستگارتان را که اکنون بیمار نیز هست مجدد وارد این جریان سازید و اوضاع روحی او را بیشتر از این از بین ببرید ، اگر به انتخاب خود مطمئن هستید باید با بیان دلایل و قاطعیت و رعایت احترام به پدر ومادرتان، در مورد تصمیم خود مجدد صحبت کنید ، اگر خانواده شما بعد از تلاش های شما با دلایل منطقی شما را مجاب کردند که این ازدواج به صلاحه شما نیست ،اصرار شما بی جا میباشد و تنها زمان را از دست خواهید داد و انرژی روانی زیادی را در این جریان از دست خواهید داد ،بنابراین در این حالت به هیچ وجه مجدد خواستگارتان را امید وار نکنید و او را وارد روند راضی کردن والدینتان نسازید که با این کار ضربه بزرگتری را به ایشان وارد میسازید و تلاش بی ثمر او را بیشتر اذیت خواهد کرد ،اگر شما نتوانید والدینتان را راضی کنید ،مطمئن باشید ایشان نیز نخواهد توانست ،بنابراین در این حالت اگر پدرو مادرتان راضی نشدند بهتر است برای مدتی به خودتان و آنها و خواستگارتان فرصت دهید ، و هیچ گونه صحبتی با خواستگارتان نداشته باشید و کامل قطع رابطه کنید ، شماحداقل به 6 ماه زمان نیاز دارید تا فکر افراطی و علاقه خود را به او بتوانید ، متعادل سازید ، بنابراین عجله نکنید و سریع خود را وارد ازدواج با شخص دیگر نسازید ، بعد از این 6 ماه هم خودتان و هم خانواده شما نوع نگاه متعصبانه خود را بهبود خواهید داد، اگر بعد از 6 ماه هنوز والدینتان به این ازدواج راضی نمیشوند ،آن موقع شما نیز راحت تر میتوانید این را بپذیرید ، و در این مدت کامل هیچ گونه ارتباطی با خواستگارتان نداشته باشید ، تا راحت تر بتوانید با این مسئله برخورد کنید و خواستگارتان نیز که احتیاج به درمان های دارویی دارد نیز مراحل درمانش را بهتر سپری کند و به مرور با این اتفاق کنار بیاید ، مطمئن باشید اگر والدینتان راضی به این ازدواج نشدند، برقراری رابطه مجدد شما با خواستگارتان نه تنها به بهبودی ایشان کمک نمیکند بلکه دوره درمانی ایشان را طولانی تر خواهد کرد ، از اشتباهاتتان درس بگیرید. وقتی دنبال فرد جدیدی هستید که عشقتان را با او سهیم شوید، با انجام اشتباهات قبلی یک دل‌شکستگی دیگر را رقم نزنید. اشتباهات و تقصیراتتان در رابطه قبلی را پیدا کرده و سعی کنید دیگر آنها را تکرار نکنید. شما با نوشتن روزانه احساسات و اتفاقات روزتان ، تا حد زیادی میتوانید افکار خودتان را مدیریت کنید و کمتر به یاد ایشان بیوفتید با مشغول کردن خود به مطالعه و شرکت در جلسات آموزشی و ورزشی و حتی هنری فکر خودر ا از ایشان جدا کنید و مطمئن باشید که گذر زمان بهترین دارو برای متعادل ساختن این عشق میباشد ، قرار نیست کامل ایشان را فراموش کنید و این شدنی نخواهد بود بلکه شما با اصلاح نگرش و در نظر گرفتن شرایط خود ،علاقه افراط گونه خود را بهبود خواهید داد و گذر زمان به کنار آمدن شما و انتخاب معقول شما کمک خواهد کرد ، همه ما دوست داریم در دنیای افسانه ای زندگی کنیم که در آن همه چیز دقیقاً طبق برنامه‌مان پیش می‌رود و هیچ سختی و مشکلی وجود ندارد، اما زندگی واقعی اینطور نیست. افراد زیادی هستد که قبل از این که با یک فرد خاص بمانند، در طول زندگی‌شان متمایل به معشوقه ای بودند ولی علاقه بیمارگونه و دور از منطقی آنها و تنها به دلیل دوستی ها و عدم آگاهی والدین ، شکست در عشق خورده اند و قبل از بررسی همه جانبه دل خود را رها کرده اند ، پس شما نیز مراقب باشید . دنبال یک انتخاب آگاهانه و عاقلانه همراه با علاقه اولیه باشید و یک زندگی شیرین را تجربه کنید . با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما